کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


بازگشت کاروان سیدالشهدا علیه‌السلام به مدینه

درباره : روایت های مصائب بعد از شام منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۴۰۵

خبرآوردن بشیر برای مردم مدینه

هنگامی که كاروان به نزديكي مدينه رسيد، امام سجّاد علیه‌السلام فرمودند: خيمه‌ها را برپـا کنید و سپس به بَشِيربْنِ حَذْ لَم فرمودند: اي بشير! خدا پدرت را بيامرزد! او مرد شاعري بود، آيا تو هم شعر می‌دانی؟ بشير عرض کرد: بله يابن‌رسول‌الله ! من هم شعر بلدم. امام علیه‌السلام فرمودند: پس وارد مدينه شده و خبر شهادت سيّدالشهداء علیه‌السلام و بازگشت ما را به مردم برسان. بشير مي‌گوید سوار بر اسب شدم و شتابان خودم را به مسجدالنّبي رساندم و با گريه شروع كردم اين شعر را خواندن:

يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ بِهَا             قُتِلَ الْحُسَيْـنُ فَأَدْمُعِي مِدْرَارٌ

خروج از شام بازگشت اهل بیت علیهم السلام به مدینه

درباره : روایت های مصائب بعد از شام منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۴۰۳

يزيد ملعون به نُعْمَانُ بْنِ بَشِير دستور داد تا اسباب سفر اهل بيت را فراهم كند و او را به همراه ۳۰ نفر با اهل بيت راهي مدينه كرد[1]و به اين سی نفر هم دستور داد کاروان را شب‌ها حرکت دهند و پشت سر اهل بيت و دورا‌ دور حركت كنند و مراقب آن‌ها باشند و به اهل بيت نزديك نشوند تا در مواقع وضو گرفتن یا قضاي حاجت راحت باشند. نُعْمَان هم همین کار را کرد تا آمدند و به نزديكي مدينه رسيدند.[2]در باره زمان برگشت اهل بيت به مدينه هم اختلاف نظر هست.

ایام خروج اهل بیت علیهم السلام از شام

درباره : روایت های مصائب بعد از شام منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا

با توجه به اینکه طبری در قرن چهارم ( تاریخ الامم والملوک ج۵ ص ۴۶۳)  سیدبن طاوس در قرن هفتم ( اللهوف ص ۱۴۹)  ابن کثیر در قرن هشتم( الکامل فی‌التّاریخ ج۱۱ ص ۱۹۷ ) حسینی در قرن نهم (تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ج۲ ص ۳۷۲ ) و طبع آن علامه مجلسی( بحارالأنوار ج۴۵ ص ۱۲۴؛ جلاءالعیون ص ۶۰۳)  شیخ عباس قمی ( منتهي الآمال ص ۴۹۳؛ نفس المهموم ص ۳۷۴) و دیگران نوشته اند که وقتی اهل بیت در کوفه بودند ابن زیاد طی پیکی از یزید کسب تکلیف کرد مشخص می شود اهل بیت مدت زیادی در کوفه زندانی بودند از همین رو سید بن طاوس (اقبال الاعمال ص ۵۸۹) شیخ عباس قمی (منتهي الآمال ص ۵۲۴) و محدث نوری (لؤلؤ ومرجان ص ۱۷۴ )

گزارش ها و روایات معتبر در مورد اربعین ( واقعیت اربعین و تحریفات آن)

درباره : روایت های مصائب بعد از شام منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا صفحات ۳۲۴ الی ۳۴۳

آنچه باید در خصوص اربعـین سیدالشهدا علیه‌السلام بدانیم : یکی از مهمترین مناسبت های مذهبی هر سال که از اهمیت و جایگاه ویژه ای هم برخوردار است مراسم اربعین حضرت ابا عبدالله الحسین است که هر ساله با شکوه بیشتری نسبت به سال قبل برگزار می‌گردد و همگی ما موظـفیم درگسترش و با شکوه تر برپا شدن آن ازهیچ کوششی دریغ نکنیم اما لازم است روایات و گزارشات مستند و واقعی این مراسم را نیز بدانیم تا واقعیت را از تحریفات جدا ساخته و به وظیفۀ دینی خود بهتر عمل کنیم. بعد از واقعه تلخ و غمبار شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام و انتقال خاندان نبوت به کوفه و برپایی مجالس مختلف در این شهر توسط ابن‌زیاد ملعون نامه‌ای به يزيد نوشت و ضمن اعلام خبـر شهادت امام علیه‌السلام و يارانشان و اسارت اهل بيت از يزيد كسب تكليف كرد.[1]

زبارت جابر در اربعین

درباره : روایت های مصائب بعد از شام منبع : بشارة المصطفى ص 82؛ بحار الأنوار، المجلسي ،ج‏65،ص:131

علامه مجلسي و دیگران به نقل از طبری از کتاب بشارة المصطفی مینویسند  عطیه عوفي' مي گوید: همراه جابر بن عبدالله انصاري به قصد زیارت قبر حسین بن عليعليه السّلام بیرون شدیم؛ چون به كربلا وارد شدیم، جابر نزدیك فرات رفت و غسل كرد و دو جامه به تن كرد. كیسه اي را گشود كه در آن 'سعد' (عطري معروف ) بود. آن را به خود پاشید. با هر گام یاد خدا مي كرد. نزدیك قبر كه رسید گفت 'دست مرا بر قبر بگذار.' دستش را بر قبر گذاشتم. روي قبر افتاد و از هوش رفت. بر او آب پاشیدم تا به هوش آمد.

آنگاه جابر سه بار گفت 'یا حسین!' سپس گفت: حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَهُ  آیا دوست، پاسخ دوستش را نمي دهد؟! جابر بن عبدالله انصاری سپس گفت: أَنَّى لَكَ بِالْجَوَابِ وَ قَدْ شُحِطَتْ أَوْدَاجُكَ عَلَى أَثْبَاجِك‏ چگونه جواب دهي كه رگهایت بریده و میان سر و پیكرت جدایي افتاده است. شهادت